جستجو
-
۱تصویر
نامه منتصرلشکر به عمید لشکر
منتصرلشکر به عمید لشکر [میرزا ابوتراب] در تبریز، که محتوای آن به شرح زیر است: احوالپرسی از مخاطب و والده مقامی؛ سؤال از وصول مواجب و غله؛ مرخصی فوج معلوم نیست به خصوص الآن که زمستان نزدیک است امید مرخصی کمتر است؛ سرکشی به خانه را به مخاطب سپرده است و میخواهد از احوالات خود و بستگان و نورچشمان و خرج و مخارج برایش مرتب بنویسد؛ سفارش کرده خدمت سطوة السلطنه برود؛ امیدوار است که میرزا احمد خان در وصول مواجب و غیره مخاطب را مساعدت و همراهی کند؛ تا کنون نامهای از میرزا احمد خان نداشته است، در این پاکت نامهای هم برای او نوشته بلکه باب مکاتبه باز شود؛ به والده و همشیرهها سلام رسانده است.
-
۲تصویر
نامه خانم صدوقی به خانم شهریار
محتوای نامه به شرح زیر است: تبریک و شاد باش نوروز و آرزوی سلامتی، و ابراز دلتنگی برای خانم شهریار و آرزوی دیدار زود؛ به آقای شهریار سلام رسانده، و خواسته کارت زهرا خانم را به او بدهد؛ اینکه هنگام رفتن به زیارت امام رضا، نویسنده و دکتر صدوقی را از دعاگویی فراموش نکند و آرزوی زیارت برای خودش دارد؛ فرزند دیگر [؟] رضا صدوقی دانشکده عالی را به اتمام رسانده و برای سمت معاونت اداره دام [؟] پزشکی ارتش به تبریز آمده و خدمت آقای شهریار و خانم شهریار عرض ارادت دارد؛ [ناخوانا] خانم صدوقی.
-
۲تصویر
کارت تبریک نوروز
گزیده متن: «برادر با جان برابرم قربانت گردم، دو سال است به تبریز مراجعت نمودهاید، خدا لعنت کند مادر پدر سوخته اعظمالملوک را که [ناخوانا] را از من رنجاند. ولی بدانید که من هم تلافی نمودم هشت ماه است طلاق داده از خانه بیرون کردم و اگر چه مرا [ناخوانا] به خاک سیاه نشاند ولی فعلا نفسی براحت میکشم. خیال دارم که گرفتاریهایی که برای من یادگار گذاشته بلکه انشالله رفع نموده، افخم خان را با مادرش برداشته تبریز بیایم. عجالة بوسیله این کارت از دور روی ماهت را میبوسم. خواهش دارم عرض بندگی مرا خدمت حضرت علیه والده معظمه با تبریک عید [ناخوانا] نمایید. خدمت جناب دکتر تقی خان و همشیرههای عزیزم سلام مرا...
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: خطاب به نور چشم عزیز من؛ اشاره به دریافت نامه ۲۴ شوال در دهم ماه و اینکه پست یک هفته در دادن نامه تأخیر داشته؛ درباره اشاره مخاطب به نرسیدن بعضی نامهها و چند پیشنهاد از سوی نویسنده: نامهها دارای تاریخ باشد و تاریخ ارسال نامهها را یادداشت کند و هر وقت نویسنده جواب میدهد به تاریخ نامه اشاره میکند؛ دیگر اینکه پست هر هفته دو بار میآید، اگر مخاطب نمیتواند هفتهای دوبار نامه بنویسد هر هفته یک نامه بنویسد تا تاریخ آن به خاطرش بماند؛ در ادامه اشاره به میرزا عباسخان و حمل اسباب به خوی، اینکه در این خصوص با مخاطب مشورت کرده و از او دستورالعمل خواسته بوده که نامه به...
-
۲تصویر
نامه
نامهای ممهور به مهر بالله المحمود که محتوای آن به شرح زیر است: گله از این که مخاطب از زمانی که به دارالخلافه طهران رفته خبری از احوالاتش نداده و خدمات لایقه خود را ننوشته است و اشاره میکند که شاید دلیل آن گرانی قلم و مرکب در طهران و قناعت مخاطب است؛ او تا بیستم ماه که به ولایت رفته در تبریز بوده است؛ خبر عزیمت والده مکرمه شاه باجی خانم، همسر سرکار حاجی خان عمو، با فرزندش حیدر قلی خان از راه طهران به مشهد مقدس؛ کربلایی جلیل و مشهدی احمد قراجه قالی هم، که نزد حیدر قلی خان است، در طهران در منزل مؤتمنالسلطان آقا رضا خان سرهنگ، پسر مرحوم قاسمخان سرتیپ قرهباغی، هستند؛ درخواست از مخاطب برای...
-
۶تصویر
به حاجی جواد گنجه، ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۵ ق
نامههای خطاب به حاجی جواد آقا گنجه: ۱- سید حسین آقا به حاجی جواد آقا گنجه، درباره خبر بچه بازی حاجی حبیب آقا سلمانی و دستگیری او (۶ ربیع الاول ۱۳۳۴ ق)؛ ۲- محمود محمداوف به حاجی جواد آقا تاجر گنجه، عرض سلام تمام اعضای خانواده خصوصاً والده خانم، همشیره، آقا علی اکبر، حاجی زین العابدین، و حاجی محمد حسین، سفر محمد حسن به روسیه، یادداشت مشهدی ابوالقاسم که از حاجی جواد خواسته روزنامه نسیم شمال و غیره را پس از خواندن خود برایش بفرستد (۱۵ ذیقعده ۱۳۳۴ ق)؛ ۳- فاطمه خانم از تبریز به حاجی جواد آقا در طهران، خبر رسیدن نامه مخاطب به محسن آقا و محمود آقا، تبریک عید از طرف خود، سریه خانم، محسن، محمود، و...
-
۱تصویر
نامه منتصرلشکر به عمید لشکر
احتمالا از منتصرلشکر به میرزا ابوتراب عمید لشکر؛ درخصوص بازگشت از مراغه و اقامت کوتاه در قریه زاویه، سپس رفتن به خانه غفورخان و رفتن به راسکان و دیدن آقایان در آنجا؛ هر کس از رفتن شما میشنود بنده را مذمت میکند، یقینا خود شما هم پشیمان شدهاید؛ آرزوی سلامتی و خوشحالی؛ نورچشم مکرم عضمت [عظمت] خانم که آسوده شد خیلی خوب است؛ نگرانی از بابت ننوشتن نامه توسط میرزا محمود خان؛ گرفتن آرد از عطا خان و دادن قبض رسید؛ رفتن محمود خان به خانه سرخاب؛ درباره خرید روغن هم برای خود مخاطب و هم برای خانه نویسنده و گرفتن هزینه آن از زن عمو؛ فرستادن گندم بعد از امن شدن راهها؛ درخواست برای فرستادن یک بسته کاغذ...
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به والده
محتوای نامه به شرح زیر است: ابراز نگرانی از نامه ننوشتن مخاطب؛ به شمیران رفته بوده و تازه به طهران بازگشته، طهران خیلی گرم شده است، زمانی که در تبریز هوا گرم شد به پشت بام نروند و در حیاط بخوابند؛ آمدن به مرخصی در چهار ماه دیگر به همراه فوج؛ دو سال است که نگران معصومه سلطان و رقیه سلطان است چون مخاطب خبری از آنها نمی دهد؛ درخواست کرده خبر دریافت پنجاه تومان براتی که چندی قبل فرستاده بوده را به او بنویسند؛ اظهار خوشحالی از رسیدن آرد و پول به مخاطب بنا به خبری که از خانه ياور آقا رسیده؛ سفارش درباره تابستان و رسیدن میوه ها و نداشتن نگرانی از بابت خرج؛ درباره گرفتن پنجاه تومان از حجره حاج فرج...
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: احوالپرسی؛ در باب لازمالاحترام بودن حاجی اسماعیل به دلیل دوستی با مخاطب، درباره مسافره طهرانی و دادن تصدیق به وی، اطلاع یافتن از عدم مسافرت همشیره مکرمه، همای خانم، به رضائیه، و غیره.
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
احتمالا از منتصر لشکر؛ خطاب به معتمدالسلطان نورچشم مکرم عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: ابتدا خبر رسیدن نامه ششم محرم و اظهار خوشحالی از خوب نوشتن وی و تشویق او به تمرین و تلاش بیشتر در این خصوص و تحصیل سواد و میرزا شدن و یادآوری این موضوع که مخاطب حالا لشکرنویس است و دارای لقب و مواجب است، باید هر روز در کارهایش پیشرفت کند؛ والده مقامی زن داداش کمال مراقبت را از او خواهد داشت و در مقابل او باید از ایشان اطاعت کند؛ ابراز خوشحالی از سیاحت و تغییر آب و هوای عمید لشکر و تبریک برای اسبی که به او داده شده؛ سفارشاتی در خصوص گرفتن سهم غله و گندم و پنبه و طلب مخاطب از ملک خان؛ درباره کتابچه...